بی قرارم.... بیقرارت شدم بیشتر از روزای قبل بیقرار روزایی که دستات تو دستم بودن بیقرار گرمای دستات که قلبمو اتیش میزد حالم خوب نیست عصبیم بهونه گیر شدم خستم تنهام از تنهایی نمیترسم ولی ترسم از اینه که دیگه اون حس و نداشته باشم دلم لک زده واسه دیدت پروفایلت که روح نداره عکسات که حرف نمیزننن خاطره هات دارن مثل خوره جونمو میخورن.... ای کااااااش میفهمیدی که بهت نیاز دارم نمیفهمم چرا اینقدر سنگدلی بیرحمی مگه تو زندگی دنبال چی بودی که منو گذاشتی رفتی سه ساله
می پسندم 0 نمی پسندم 0